در هفتهای که گذشت تقریبا همهی ما انیمیشن رالف، خرگوشی که برای تست لوازم آرایشی از آن استفاده میشود، را دیدهایم و حتی برای استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی دچار عذاب وجدان هم شدهایم. اما به نظر شما چه کاری برای نجات رالف میتوان انجام داد؟ اولین پاسخی که به این سوأل داده میشود استفاده از محصولات آرایشی و بهداشتی بدون تست حیوانی است.
راهحل مؤثرتر که علاوه بر نجات رالف و دوستانش، باعث آسیب رسانی به طبیعت و بدن خودمان هم نمیشود، استفاده از مواد طبیعی و جایگزینی آنها با مواد شیمیایی است. امروز در دیجیکالا مگ میخواهیم با محصولاتی که تست حیوانی ندارند آشنا شویم و بعد از آن به سراغ مواد طبیعی و روش جایگزینی آنها با مواد شیمیایی برویم. پس اگر به سلامت خودتان، حیوانات و محیط زیست اهمیت میدهید تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
البته پیش از آن، بهتر است اگر هنوز این انیمیشن را ندیدهاید، اول آن را ببینید و بعد به سراغ خواندن ادامهی این مطلب بروید چون در این صورت چیزهایی که در ادامه میگوییم بیشتر به دردتان خواهند خورد!
کارگردان و نویسندهی «رالف را نجات دهید» اسپنسر ساسر است و بازیگرانی مثل زک افرون و ریکی جرویز در آن صداپیشگی کردهاند.
از روزگاران قدیم استفاده از حیوانات برای تست آسیبپذیری و تأمین ایمنی مواد اولیهی لوازم آرایشی و بهداشتی رواج داشته است. در حال حاضر بعضی از شرکتها اعلام میکنند که محصولاتشان بدون تست حیوانی تولید میشود و در شرایطی محدود و به صورت کنترل شده برای اثبات ایمنی از افراد داوطلب استفاده میشود. البته این موضوع که در تولید یک محصول آرایشی یا بهداشتی اصلا تست حیوانی انجام نشده باشد غیرممکن است.
درست است که برند تولید کنندهی محصول از هیچ تست حیوانی استفاده نمیکند اما مواد اولیهی آن در شرکتهای مختلفی تولید شدهاند که معمولا از تست حیوانی استفاده میکنند. نکتهی مهم دیگر دربارهی این محصولات، نبود قانونی مشخص در این خصوص است. به دلیل عدم وجود قانون و چارچوب مشخص نمیتوانیم مطمئن باشیم که آیا محصولی که استفاده میکنیم کاملا بدون تست حیوانی تولید شده است یا خیر.
به صورت کلی استفاده از محصولاتی که برچسب cruelty-free دارند بهتر از محصولاتی بدون این برچسب است اما باید بدانیم که این برچسب دربارهی همهی چرخهی تولید نبوده و فقط شامل خط تولید برند میشود. وبسایت crueltyfreekitty.com لیستی از برندهای آرایشی و بهداشتی که برچسب cruelty-free دارند را تهیه کرده است. این لیست در سال ۲۰۲۱ تهیه شده و به روز است. همچنین میتوانید از اپلیکیشنهای مختلفی برای بررسی محصول دلخواهاتان استفاده کنید. اپلیکیشن bunny free یکی از اپلیکیشنهایی است که به شما برای این کار کمک میکند. نسخهی اندروید اپلیکیشن bunny free را از اینجا و نسخهی iOS آن را از اینجا دریافت کنید.
بعد از این توضیحات، اگر قصد مشاهده و خرید محصولات آرایشی و بهداشتیای که cruelty-free هستند یا دست کم به طور مستقیم در تولید آنها از تست حیوانی استفاده نشده است را دارید، روی دکمهی زیر کلیک کنید:
۱۶ مادهی شیمیایی سمی در ترکیبات محصولات آرایشی و بهداشتی استفاده میشود که آنها را در ادامه به صورت خلاصه به شما معرفی میکنیم.
سولفاتها در واقع نمکهایی هستند که از واکنش اسید سولفوریک با یک مادهی شیمیایی دیگر ایجاد میشود و میتوانند باعث تحریک پوست و چشم شوند. اغلب ریملهای موجود در بازار و تمام موادی که رنگ موها را از بین میبرند حاوی سولفات هستند. این نمکها از منابع گیاهی مثل روغن نارگیل و نخل، و همچنین منابع نفتی تخلیه میشوند و به همین دلیل تولیدشان به طبیعت آسیب میزند. علاوه بر این با شستوشوی آنها از روی پوست و مو، این مواد در جریان آب قرار گرفته و به گونههای مختلف آبزیان آسیب میرساند.
پارابنها مواد نگهدارندهای هستند که از آنها برای تمیز نگه داشتن پوست و دور نگه داشتن مواد آرایشی از میکروب استفاده میشود. از این ماده در محصولات مختلف مثل صابون و لوسیون استفاده میشود. تحقیقات نشان داده است که مصرف پارابن باعث افزایش تولید هورمون استروژن (هورمون جنسی نه) میشود و در عملکرد باروری و فعالیتهای مغزی اختلال ایجاد میکند. بعضی از مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که وقتی پارابن وارد پوست شما میشود سلولهای پوستی از استروژن تقلید کرده و تقسیم سلولی را در بافت سینه افزایش میدهند که در نهایت منجر به ایجاد سرطان سینه میشود.
فتالاتها نمکها یا مواد شیمیایی پلاستیک کنندهای هستند که به پخش شدن بهتر محصول روی پوست یا مو کمک میکنند. از این ماده در تولید لاک ناخن، عطرها و لوسیونها استفاده میشود. همچنین بهعنوان نرمکننده به شامپو اضافه میشود و جالب است بدانید این ماده دشمن تولید مثل و رشد است.
رنگهای مصنوعی از نفت یا قیر ذغال سنگ تولید میشوند. با قطران ذغال سنگ هیدروکربن، کربن و آب با هم ترکیب شده و مایعی تیره، غلیظ، چسبناک و با بوی تند ایجاد میشود. رنگهای مصنوعی مادهی اصلی تولید رژ لب هستند، هرچه رژ لب پررنگتر باشد، میزان رنگدانههای موجود در آن بیشتر بوده و در نتیجه میزان قیر ذغالسنگ موجود در آن بیشتر است.
از قطران ذغالسنگ در تولید بسیاری از سایههای چشم هم استفاده میشود. رنگهای مصنوعی میتوانند پوست را تحریک کرده و باعث ایجاد آکنه، سرطان و همچنین ADHD (اختلال بیشفعالی با کمبود توجه) میشوند.
تمام محصولات بهداشتی، آرایشی و مراقبتی معطر هستند و برای این کار از مواد شیمیایی مختلف استفاده میشود. تماس با این مواد باعث ایجاد اختلالات تنفسی، آلرژی پوستی، درماتیت و عوارض جانبی مرتبط با تولید مثل میشود. هیچ قانون و سازمان ناظری بر موضوع استفاده از مواد معطر در محصولات نظارت نمیکند و در نتیجه مواد تشکیلدهندهی آنها بررسی نمیشود. مواد معطر حاوی مواد سرطانزا، تحریک کنندهها و همچنین مواد مختل کنندهی فعالیت غدد درونریز هستند. پس بهتر است این بار که میخواهیم از کرم معطر برای مرطوب کردن پوست دستمان استفاده کنیم، قبل از مصرف کمی بیشتر فکر کنیم.
تریکلوزان یک مادهی شیمیایی پر مصرف در تولید خمیردندان، صابونهای ضد باکتری و دئودورانتها است. این ماده خاصیت ضد می دارد اما بر فعالیت غدد درونریز تأثیر منفی گذاشته و پوست را تحریک میکند. بعضی از مطالعات نشان دادهاند که تریکلوزان میتواند باعث ایجاد التهاب روده و رشد تومور در بدن داران شود. تجزیهی تریکلوزان آرام است و تهدیدی جدی برای محیط زیست به حساب میآید. تریکلوزانها مانند سولفاتها به گونههای مختلف آبزیان آسیب میزند.
تولوئن یک حلال شیمیایی است که در ترکیبات اغلب رنگ موها و لاکهای ناخن دیده میشود. این ماده برای سیستم ایمنی بدن خطرآفرین است و میتواند باعث ایجاد نقص مادرزادی و سرطان خون شود. اگر باردار هستید از رنگ مو و لاک ناخن استفاده نکنید، این مواد به جنین آسیب جدی میرسانند. تولوئن بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر منفی گذاشته و باعث ایجاد خستگی، سردرد، حالت تهوع و خواب آلودگی میشود.
پودر تالک نرمترین مادهی معدنی طبیعی است. از تالک برای جذب رطوبت استفاده میشود و در فرمولاسیون بیشتر پودرهای کودک، سایهی چشم، رژ گونه، دئودورانتها و بعضی از صابونها وجود دارد.
استنشاق تالک میتواند باعث ایجاد تومورهایی در ریه شود.
اما موضوع مهم این است که تالک با ایجاد سرطان تخمدان ارتباط مستقیم دارد. این موضوع با فوت خانمی که به مدت ۳۵ سال از پودر تالک شرکت جانسون اند جانسون استفاده میکرد و به دلیل سرطان تخمدان درگذشت مشخص شد.
از سرب در ساخت رژ لب، خط چشم و خمیر دندان سفید رنگ استفاده میشود. این ماده به صورت مستقیم به رژ لب اضافه نمیشود اما یکی از مواد اصلی در چرخهی تولید آن است. سرب ف سنگینی است که در پوستهی زمین یافت میشود و در حال حاضر به میزان بسیار زیادی در هوا، آب و غذای مصرفی ما وجود دارد، پس بهتر است آن را با لوازم آرایشی هم به بدنمان سرازیر نکنیم. انجمن غذا و داروی آمریکا استانداردی برای استفاده از آن در لوازم آرایشی تعیین کرده است و میزان سرب ۰-۲۰ ppm را مجاز میداند.
مواد شیمیایی مانند PABA، بنزوفنون، اکسی بنزون، اتوکسی سین مات و موسالات که در فرمولاسیون کرمهای ضدآفتاب وجود دارند با هدف جذب نور استفاده میشوند. اما باید بدانید که این مواد به جای محافظت از پوست بیشتر به آن آسیب میرسانند. این مواد شیمیایی بر غدد درونریز تأثیر مستقیم دارند و فعالیت آنها را مختل میکنند.
از PEG بهعنوان مادهی حجمدهنده در محصولات مراقبتی مانند لوسیونها، ضد آفتابها و شامپوها استفاده میشود. این ماده میتواند باعث ایجاد سرطان و اختلالات تنفسی شود. همچنین چربی طبیعی پوست، یعنی سبوم، را از بین میبرد. همچنین ممکن است با ایجاد اختلال در عملکرد غدد سباسه تولید سبوم را به شکلی غیرمعمول افزایش داده و باعث ایجاد پوستی چرب شوند.
فرمالدئید بهعنوان مادهی نگهدارنده به ترکیب محصولات مراقبت از پوست اضافه میشود. این گاز بیرنگ است و برای جلوگیری از رشد باکتریها از آن استفاده میکنند.
استنشاق فرمالدئید باعث سرگیجه و خفگی میشود.
فرمالدئید در تولید لاک ناخن، محصولات صاف کنندهی مو، ژل مو، تقویت کنندهی ناخن، شامپوها، دئودورانتها، لوسیونها و لوازم مختلف آرایشی یافت میشود. افراد در اثر استفاده از محصولات حاوی این گاز با مشکلات رشد، ریزش مو، سوختگی پوست سر، آسم و مصمومیت عصبی مواجه میشوند.
در تولید همهی مایعهای شستوشوی زمین، بدن و شامپوها از دی اتانول آمین استفاده میشود. این ماده باعث ایجاد کف شده و در زمان استفاده از محصولات حباب تولید میکند. جالب است بدانید که این ماده باعث ایجاد سرطان و مسمومیت تنفسی میشود.
الکل یک حلال پر استفاده در محصولات مراقبت از پوست است. استفاده از الکل باعث جذب بهتر محصولات میشود و به همین دلیل است که در تولید بعضی از کرمها و لوسیونها از آن استفاده میشود. باید بدانید که الکل خشک کنندهی قوی پوست است و استفادهی زیاد از آن باعث ایجاد آسیبهای جدی در پوست و اختلال در روند تجدید پوست میشود. البته همهی الکلها برای پوست مضر نیستند. الکلهای چرب که از چربیها و روغنهای طبیعی گرفته میشوند میتوانند مرطوبکنندهای عالی برای پوست باشند.
از هیدروکینون در تولید محصولات روشن کنندهی پوست استفاده میشود. همچنین محصولات درمانی که روی رنگدانهها تأثیر میگذارند حاوی این ماده هستند. هیدروکینون با کاهش سلولهای تولید کنندهی رنگدانه ملانین، یعنی ملانوسیتها، به درمان مشکلاتی مانند زخمهای آکنه، کک و مک، ملاسما، لکههای پیری و هایپرپیگنانتاسون بعد از التهاب میشود. اما این ماده در کنار تمام مزایایی که دارد بهعنوان مادهای سرطانزا شناخته شده است و استفادهی طولانی مدت از آن میتواند ملانوسیتها را کاهش داده و پوست را بیرنگ کند.
وحشت روانشناسانه (Psychological Horror) صادقانهترین زیرگونهی سبک وحشت است. چرا؟ برای اینکه در واقعیت چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. وحشت ما از تمام چیزهایی که وحشتناک پنداشته میشوند، از عدم آگاهی ما نسبت به این عناصر و احساس ضعف در برابرشان نشات میگیرد. اگر وحشتناکترین موجود قابل تصور را در محیط آزمایشگاه زیر ذرهبین قرار دهیم و رفتار و بدن او را با نگرشی کلینیکی و علمی برررسی کنیم، اگر به همان درجهآگاهیای برسیم که این موجود از خودش دارد، اگر به این باور برسیم که قدرت ما از او بیشتر است، آیا باز هم میتوان از آن وحشت کرد؟ شاید بتوان سر این بحث کرد که برخی چیزها ذاتاً زشت و زیبا یا حتی ذاتا غمانگیز یا شادیبخش هستند، ولی هیچ چیز «ذاتاً» وحشتناک نیست و وحشت صرفاً یکی از عوارض جانبی آگاهی و قدرت ناکافیست. برای شناخت وحشت و چیزهایی که واقعاً وحشتناک هستند، به جای رجوع به دنیای بیرون، لازم است که به دنیای درون خود رجوع کنیم؛ به انچه که در روان پیچیدهی آدمیزاد نهفته است.
وحشت روانشناسانه در تمامی رسانهها نمایندگان شایستهای دارد، ولی شاید هیچ رسانهای به اندازهی ویدئوگیم برای انتقال آن مناسب نباشد.
وحشت روانشناسانه در تمامی رسانهها نمایندگان شایستهای دارد، ولی شاید هیچ رسانهای به اندازهی ویدئوگیم برای انتقال آن مناسب نباشد، در واقع به دلیل ماهیت تعاملی ویدئوگیم، گیمر و ذهن او با بازی ارتباط نزدیکتری دارند و بهطور موثرتری میتوان تحتتاثیر قرارشان داد. مجموعههای معروف و تحسینشدهای چون سایلنت هیل و آلن ویک و بازیهای استودیوی Frictional Games همه، بخش عمدهی معروفیت خود را مدیون به کارگیری وحشت روانشناسانه در بستر گیمپلی خود بودند، ولی در سال ۱۹۹۸ یک بازی ماجرایی ایزومتریک منتشر شد که شاید به اندازهی مثالهای ذکرشده معروف یا حتی ترسناک نباشد، ولی از لحاظ «وحشت روانشناسانه»، مسلماً خالصترینشان است، چون تقریباً تمام وقایع آن داخل ذهن شخصیت اصلیاش اتفاق میافتد. این بازی سانیتاریوم است.
از J.C Herz یکی از ستوننویسهای سابق نیویورکتایمز نقل است: «اگر نردبان یعقوب واقعیت به توان ۲ بود، [سانیتاریوم] واقعیت به توان ۳ است!».
اگر طرفدار پر و پا قرص سایلنت هیل باشید، احتمالاً با فیلم نردبان یعقوب (Jacob’s Ladder) آشنایی دارید: یک فیلم جنگی/درام/ترسناک/سورئال که در سال ۱۹۹۰ روی پرده رفت و سازندگان سایلنت هیل از آن بهعنوان منبع الهام اصلی مجموعه یاد میکنند.
نردبان یعقوب داستان مردی به نام جیکوب را روایت میکند که دائماً صحنههای عجیب و ترسناکی را دور و بر خود مشاهده میکند. او در ابتدا این اتفاق را به PTSD ناشی از خدمت در ویتنام نسبت میدهد، ولی بهزودی متوجه میشود که قضیه به این سادگیها که فکرش را میکند نیست.
نردبان یعقوب از یک لحاظ منحصر بفرد بود: سبک کارگردانی آن طوری بود که بیننده نمیتوانست بهراحتی بین آنچه واقعی و غیرواقعی یا خوب و بد است تمایز ایجاد کند، چون فیلم تمام تلاشش را کرده بود تا او را جای شخصیت اصلی فیلم قرار دهد و کاری کند بیننده همان درکی را از اتفاقات داستان داشته باشد که جیکوب دارد و به طور دقیق و حسابشده خط فکری او را دنبال کند. برای همین نردبان یعقوب به یک الگو برای تمام آثاری بدل شد که سعی داشتند وحشت روانشناسانه را بهنحوی در روایت خود بگنجانند. شما در طول تماشای فیلم، بیشتر از اینکه نگران صحنههای ترسناک باشید، نگران بلایی هستید که سر روان جیکوب آمده است؛ نگران اینکه نکند یک روز درک شما از واقعیت هم تا به اندازهی درک جیکوب خدشهدار شود؛ فیلم تا این حد این پدیده را ملموس جلوه میدهد.
سانیتاریوم هم دقیقاً از همین اسلوب پیروی میکند: ارائهی داستان طوری که مخاطب ایدهای نداشته باشد آنچه مشاهده میکند، چه ماهیتی دارد، ولی همانطور که از نقلقول Herz برمیآید، سانیتاریوم بهمراتب از نردبان یعقوب عجیبتر و دیوانهوارتر است.
سانیتاریوم نقطهی اتصال ویدئوگیم و روانکاوی است.
بازی در یک تیمارستان آغاز میشود. شخصیتی که کنترل میکنید، مردی جوان است که دچار فراموشی شده و حتی اسمش را هم به خاطر ندارد. از صورت باندپیچیشدهاش و همچنین میانپردهی افتتاحیهی بازی میتوانیم پی ببریم او درگیر یک حادثهی رانندگی بوده، ولی حضورش در این تیمارستان عجیب و آنچه در ادامه برایش اتفاق میافتد، همه در حد یک معما باقی میمانند؛ معمایی که بهتدریج و طی فرایندی پازلمانند حل میشوند. پازلمانند از این لحاظ که شما از اواسط بازی به کلیت ماجرا پی میبرید، ولی جزئیات ماجرا در ادامه مشخص میشوند؛ همانند پازلی که نصفه و نیمه چیده شده و میتوانید حدس بزنید نشاندهندهی تصویر یک پیرمرد است، ولی برای اینکه بفهمید آیا او در حال لبخند زدن است، باید قطعات بیشتری را بچینید.
سانیتاریوم از ۹ مرحلهی اصلی تشکیل شده و هر مرحله یک خردهروایت در دل روایت اصلی محسوب میشود که در ظاهر به روایت اصلی ربط چندانی ندارد. به عنوان مثال، پس از پشت سر گذاشتن تیمارستانِ مرحلهی اول بازی، وارد شهر کوچکی میشوید که تمام افراد بزرگسال
در آن ناپدید شدهاند و ساکنین آن فقط کودکانی هستند که همه شبیه موجوداتی جهشیافته و ناقصالخلقه به نظر میرسند. شما با تعامل با این کودکان به داستان پشت شهرک و اتفاقاتی که در آن افتاده پی میبرید و میفهمید که کودکان تحت تاثیر شخص یا موجود مرموزی به نام «مادر» به این وضع درآمدهاند. وقتی این مرحله را پشت سر بگذارید، دوباره به محیط تیمارستان برمیگردید و بازی ادامه پیدا میکند؛ انگار نه انگار که اصلا مرحلهی شهرک اتفاق افتاده است.
این تازه شروع قضیه است و بازی هرچه جلوتر میرود، عجیبتر میشود. در یک مرحله شما نقش دختربچهای را بازی میکنید که مشغول پرسه زدن در سیرک مرموزی است که یک هیولای ناشناس زیر دریاچهی دور آن به کمین نشسته است؛ در مرحلهای دیگر نقش یک سایکلاپس چهاردست به نام گریموالد را بازی میکنید که باید از قربانی شدن بچه سایکلاپسها به دست رهبر خودفروختهیشان گرامنا جلوگیری کند و سیارهشان را از اشغال شدن به دست بیگانگانی همانند نجات دهد. در مرحلهای دیگر نقش یک خدای آزتک به نام اولمِک را بازی میکنید که به دهکدهای که به تازگی مورد حملهی كيتزالكواتل قرار گرفته احضار شده تا به بازماندگان آن کمک کند!
شاید پیش خود فکر کنید سازندگان به بهانهی «سورئال بودن» یا «انتقال جنون شخصیت اصلی» یا استدلالات روشنفکرنمایانهای از این قبیل، هرچه ایده در ذهنشان بوده، بدون فکر در بازی گنجاندهاند، چون به نظر نمیرسد بتوان چنین زمینهها و شخصیتهای بیربطی را به طور رضایتبخشی به هم ربط داد. ولی اینجاست که نبوغ پشت ساخت بازی معلوم میشود: کل بازی به شکل رویایی طراحی شده که میتوان از طریق روشی که فروید در کتاب «تعبیر خواب» معرفی کرده، تعبیرشان کرد و بدین ترتیب، داستان اصلی را بهتر فهمید. کل بازی هم درست عین یک رویای واقعی، حال و هوایی بهشدت غریب و در عین حال آشنا دارد.
کل بازی به شکل رویایی طراحی شده که میتوان از طریق روشی که فروید در کتاب «تعبیر خواب» معرفی کرده، تعبیرشان کرد.
کاربری به نام Mewd در انجمن وبگاه adventuregamers.com تعداد زیادی از عناصر بازی را به همین شکل تعبیر کرده است. متاسفانه بازگویی این تعبیرات بدون لوث کردن نکات مهم داستان (یا توضیح مفصل راجع بهشان) ممکن نیست، ولی اجازه دهید توجهتان را به چند مورد جلب کنیم. سناریوهای که بالاتر بهشان اشاره کردیم، با وجود تفاوتهایشان، یک سری نکات مشترک نیز دارند: در آنها ۱. کودکان در خطر هستند. ۲. یک شخصیت سودجو (مانند «مادر» یا «گرامنا») در حال سوء استفاده از آنهاست. ۳. شخصیت اصلی نیت کمک کردن دارد.
برای توضیح اینکه این موارد چگونه به درک بهتر داستان اصلی کمک میکنند، اجازه دهید چند اصل را که فروید در کتاب تعبیر خواب بهشان اشاره میکند بازگو کنیم:
– در پس هر رویا، آرزویی تحقق مییابد؛ حتی اگر در ظاهر عکس این موضوع اتفاق بیفتد.
– منشاء تمام رویاها حافظه است. بنابراین حتی اگر یک رویا کاملاً جدید و بیسابقه به نظر برسد، منشاء آن چیزی بوده که فرد قبلاً با آن برخورد داشته (مثلا در دوران کودکی)، ولی حافظهاش در زمان بیداری به آن دسترسی نداشته و برای همین آن را به یاد نمیآورد.
– رویاها معنای سطحی و باطنی دارند؛ و هدف معنای سطحی معمولاً گمراه کردن ذهن از رسیدن به معنای باطنی (و حقیقی) است.
فروید خوابهای خود و تعدادی از مراجعهکنندگان خود را با اتکا بر همین عناصر در کتاب تعبیر میکند. به عنوان مثال، در یکی از رویاهای فروید دو تن از همکاران او به شکل دو مجرم به تصویر کشیده شدهاند. نتیجهگیری فروید از این رویا این است که ضمیر ناخودآگاهش دارد به او قوت قلب میدهد که او همانند دو همکار مذکور در رسیدن به مقام استادی دانشگاه رد نخواهد شد، چون او در مقایسه با آنها بسیار متشخصتر است.
با این تفاسیر، اغراق نیست اگر ادعا کنیم تقریباً تمام اتفاقات، شخصیتها، معماها و حتی اشیاء دکور داخل بازی نمادی برای یک معادل در واقعیت هستند و پی بردن به این معادل بخشی از فرایند چیدن قطعات پازل در کنار هم است. به عنوان مثال، شما از طریق صفحهی بارگذاری بازی متوجه میشوید گریموالد در اصل قهرمان کامیکی بوده که شخصیت اصلی در دوران کودکی آن را میخوانده و طرفدار پر و پا قرصش بوده است. با رفتن در جلد گریموالد، او در واقع میل خود، یعنی همذاتپنداری با قهرمان دوران کودکیاش را با هدفی که زندگی شخصیاش به آن گره خورده، پیوند میدهد و به این ترتیب اصل فرویدی «رسیدن به آرزو در رویا» را محقق میسازد.
غنای سمبولیک سانیتاریوم (تازه آن هم سمبولیسم روانکاوانه) بزرگترین نقطهقوت بازی است و ظرافت در به کارگیری برخی از این سمبلها به حدی است که سرنخهای تفسیریای که ارائه میدهند، ممکن است در طول بازی حتی به صورت غیرمستقیم نیز مورد اشاره قرار نگرفته باشند.
سانیتاریوم نقطهی اتصال ویدئوگیم و روانکاوی است و برای مهارت به کار رفته در برقراری این اتصال باید به سازندگان آن تبریک گفت.
سانیتاریوم بهعنوان یک بازی ماجرایی دههنودی بازی آسانی است. بسیاری از عناصری که ممکن است باعث دشوار شدن بازیهای ماجرایی شوند (کولهپشتی بزرگ، لوکیشنهای زیاد، ترکیب آیتم، امکان اشتباه کردن یا مردن و…) در بازی غایب هستند. هر مرحله معماها، آیتمها و شخصیتهای مخصوص به خود را دارد و پای هیچکدام به مراحل دیگر باز نمیشود، مگر اینکه روند داستان آن را اقتضا کند.
دید ایزومتریک بازی هم کنترل شما را روی محیط افزایش میدهد و باعث میشود تمام نقاط حساس نقشه تحت نظرتان باشند. بدین ترتیب، پروسهی شکار پیکسل که در بازیهای ماجرایی دیگر، به خاطر عوض شدن زاویهی دوربین در هر مکان جدید، یه یک چالش بزرگ تبدیل میشود، در سانیتاریوم مسالهی خاصی محسوب نمیشود.
سانیتاریوم بهعنوان یک بازی ماجرایی دههنودی بازی آسانی است.
علاوه بر معماهای استاندارد (استفاده از آیتم روی شیء یا شخص خاص)، یک سری معمای تعاملی به سبک سری میست (Myst) هم در بازی وجود دارد که معمولاً منطق سادهای پشتشان نهفته است و بهشخصه جز در حل معمای لولههای آب در مرحلهی سوم (که بهعنوان سختترین معمای بازی شناخته میشود) در حل کردن هیچکدام به مشکل برنخوردم.
گرافیک ایزومتریک بازی با جو آن بسیار متناسب است و هر مرحله حال و هوای مخصوص به خود را دارد. همانطور که بالاتر به آن اشاره شد، محیط بازی پر از جزئیاتی است که در روند حل معماها تاثیری ندارند و صرفا به غنای سمبولیک آن میافزایند؛ میتوان گفت تا جایی که در توان سازندگان سانیتاریوم
بوده، بازی را به تجربهای بصری تبدیل کردهاند.
سانیتاریوم در یک زمینه ضعف دارد و آن هم دیالوگ و صداپیشگی است. دیالوگهای بازی بد نیستند (خصوصاً دیالوگ مخصوص کودکان، چون ذهنیت کودکانهیشان را با دقت بالایی انتقال میدهد)، ولی تا حدی مصنوعی جلوه میکنند و کلا در شان بازیای که تا این حد داستانمحور است نیستند. از همه بدتر دیالوگهای شخصیت اصلی است. متاسفانه دوزاری او بسیار کج است و اظهار غافلگیریهای متعددش در قبال مشاهدهی پدیدههای عجیب بعد از مدتی حوصلهسربر میشود. صداپیشگی بازی هم زیادی سَبُک است و با وجود اینکه مشخص است سازندگان منظور خاصی از طنزآمیز و «کارتونی» جلوه دادن بیشتر صداها داشتهاند (شاید هرچه غریبتر جلوه دادن جو بازی و پرهیز از کلیشههای سبک وحشت؟)، ولی خب کمی در این زمینه زیادهروی کردهاند. از طرف دیگر موسیقی بازی قابل قبول است و برخی از قطعههای آن (مثل قطعهی مخصوص مرحلهی ۷) در حدی هستند که بخواهید خارج از بازی به آنها گوش کنید.
ویدئوگیم، بهعنوان یک رسانهی داستانپردازی، هیچگاه احترامی را که لایقش بوده، دریافت نکرده است. البته بازیسازان و تهیهکنندهها هم در این اتفاق بیتقصیر نیستند، چون معمولا به داستان و داستانپردازی به چشم اشانتیونی برای گیم-پلی نگاه میکنند و هنوز خودشان هم باورشان نشده ویدئوگیم پتانسیلش را دارد تا به موثرترین پلتفرم داستانگویی تبدیل شود، ولی هر از گاهی یک بازی سر میرسد که چنان در نحوهی پرداخت داستان خلاقانه عمل میکند که باعث میشود پیش خودتان فکر کنید چرا بازیهای ویدئویی در کلاسهای داستاننویسی تدریس نمیشوند؟ سال ۱۹۹۸ سال درخشانی برای صنعت گیم بود و بازیهای کلاسیک بسیاری در این سال منتشر شدند، ولی اگر در میان این بازیها، بخواهید یکیشان را فقط و فقط بهخاطر نحوهی داستانپردازیاش تجربه کنید، آن بازی سانیتاریوم است.
انواع اخبار در مورد فناوری و رسانه ها
دوچرخهسواری یک ورزش هوازی (ایروبیک) به شمار میرود. از جمله فواید دوچرخهسواری میتوانیم به کنترل وزن، تقویت پاها و بهبود سلامت ذهنی اشاره کنیم. شما میتوانید در صورت امکان، به جای استفاده از وسایل نقلیهی عمومی یا خودروی شخصی، از دوچرخه استفاده کنید و از این طریق از فواید این ورزش هوازی برای سلامت جسم و ذهن خود بهرهمند شوید. اگر شما هم عاشق دوچرخهسواری هستید و دوست دارید با تأثیرات مثبت آن بر بدن شوید، مقالهی امروز را از دست ندهید. در این مقاله از دیجیکالا مگ قصد داریم با فواید دوچرخهسواری آشنا شویم. تا پایان مقاله در کنار ما بمانید.
دوچرخهسواری مرتب میتواند به کاهش میزان چربی بدن کمک کند، که این موضوع نقش مهمی در کنترل و مدیریت وزن دارد.
کنترل وزن، یکی از فواید دوچرخهسواری است. دوچرخهسواری مرتب میتواند به کاهش میزان چربی بدن کمک کند؛ این موضوع نقش مهمی در کنترل و مدیریت وزن دارد. علاوه بر این، با دوچرخهسواری عضلهسازی میکنید و سوختوساز بدنتان افزایش پیدا میکند که این موضوع باعث میشود حتی در زمان استراحت، کالری بیشتری بسوزانید.
دوچرخهسواری پایینتنه و عضلات پاها را تقویت میکند؛ بدون اینکه فشار زیادی به آنها وارد کند. این ورزش عضلات همسترینگ و ساق پا را درگیر میکند. برای اینکه پاهایتان را قویتر کنید، تمریناتی مثل اسکات، پرس پا و لانچ را چند بار در هفته انجام دهید.
دوچرخهسواری باعث ترشح آدرنالین و اندورفین میشود، که هر دو کمک میکنند احساس بهتری پیدا کنید و استرستان کم شود.
یک مطالعه به این نتیجه رسید که سلامت ذهنی افرادی که از لحاظ بدنی سبک زندگی فعالی داشتند، نسبت به افراد غیرفعال، ۳۲ درصد بهتر بود. دوچرخهسواری به دلایل مختلف باعث تقویت سلامت ذهنی و بهبود خلقوخو میشود.
این ورزش باعث ترشح آدرنالین و اندورفین میشود که هر دو کمک میکنند احساس بهتری پیدا کنید و استرستان کم شود. دوچرخهسواری میتواند باعث کاهش افسردگی یا اضطراب شود. تمرکز کردن بر مسیر هنگام دوچرخهسواری باعث میشود تمرکز و آگاهیاتان بیشتر شود. اگر احساس بیحالی و سستی میکنید، دستکم ۱۰ دقیقه ورزش کنید.
دوچرخهسواری یک ورزش نسبتا آسان است. اگر به ورزش کردن عادت ندارید و به دنبال یک ورزش ساده اما مفید هستید، دوچرخهسواری همان چیزی است که به آن نیاز دارید. برای شروع این ورزش، انجام آن در مسیرهای مناسب و رعایت نکات ایمنی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ وگرنه دچار آسیب میشوید.
ورزش کردن میتواند باعث شود لاغر شوید، که این موضوع ممکن است خطر بعضی از انواع سرطانها از جمله سرطان سینه را کاهش دهد.
بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۹، افراد مبتلا به سرطان سینه که فعالیت بدنی داشتند، کاهش عوارض جانبی درمانهای سرطان از جمله خستگی را تجربه کردند و کیفیت عمومی زندگیشان بهبود پیدا کرد. ورزش کردن میتواند باعث شود لاغر شوید که این موضوع ممکن است خطر بعضی از انواع سرطانها از جمله سرطان سینه را کاهش دهد.
ورزش منظم، کلید پیشگیری از بیماریها و مدیریت آنها است. دوچرخهسواری منظم یک روش مفید برای پیشگیری از سبک زندگی غیرفعال است که باعث بیماریهای مختلف میشود. میتوانید با بهرهگیری از فواید دوچرخهسواری، از بیماریهای مربوط به قلب مثل سکته، حملهی قلبی و فشار خون بالا جلوگیری کرده و آنها را کنترل کنید.
شما میتوانید با ورزش منظم، به قویتر شدن سیستم ایمنی بدن خود کمک کنید. ورزش میتواند از طریق افزایش تولید پروتئینهای ضروری و فعال کردن گلبولهای سفید خون، سیستم ایمنی را تقویت کند.
این ورزش هوازی نه تنها به سوزاندن چربی کمک میکند، بلکه در عضلهسازی هم نقش دارد.
شاید نمیدانستید، اما یکی از فواید دوچرخهسواری ایجاد عضله است. این ورزش هوازی نه تنها به سوزاندن چربی کمک میکند، بلکه در عضلهسازی هم نقش دارد. افرادی که عضلات بیشتری دارند، حتی در زمان استراحت، کالری بیشتری میسوزانند.
کمخوابی و ناتوانی در خوابیدن، مشکلی است که افراد زیادی با آن دستوپنجه نرم میکنند. این موضوع میتواند علل مختلفی داشته باشد. با روشهای مختلفی میتوانید به بهبود کیفیت خواب خود و داشتن خواب سریع و بهتر کمک کنید.
یکی از این روشها، دوچرخهسواری است. یک مطالعه در دانشگاه جورجیا خانمها و آقایان ۲۰ تا ۸۵ سال را طی یک دورهی ۳۵ ساله بررسی کرد. محققان به این نتیجه رسیدند که دوچرخهسواری منجر به بهبود مشکلات خواب در خانمها و آقایان شد.
شاید بتوانیم علت این موضوع را کاهش اضطراب بدانیم که از فواید دوچرخهسواری محسوب میشود. کم شدن سطح اضطراب میتواند به شما کمک کند خواب بهتری داشته باشید.
دوچرخهسواری، ورزشی است که افراد زیادی از انجام آن لذت میبرند. در این مقاله از دیجیکالا مگ به معرفی فواید دوچرخهسواری پرداختیم. همانطور که متوجه شدید، این ورزش نه تنها برای سلامت جسمی، بلکه برای سلامت ذهنی هم مفید است. کاهش استرس و اضطراب، بهبود کیفیت خواب، کاهش خطر سرطان و تقویت پاها از جمله فواید دوچرخهسواری هستند.
انواع اخبار در مورد فناوری و رسانه ها
درباره این سایت